۱۲
فروردين
۹۳
شهر زیبای مدینه، شده آبستن صد فتنه و بیداد،که تا حشر به گردون رود از حنجره اهل، ولا شیون و فریاد، که در ازمنه دهر ندارد، کس این حق کشی و ظلم و ستم یاد، شرافت ز میان رفته، قرار از دل و جان رفته، گل آرزوی ملت اسلام به تاراج خزان رفته، محمد(ص) که بود جان گرامی جهانها ز جهان رفته، مدینه شده خاموش، جهان گشته سیهپوش، عجیب است که بعد از دو مه و نیم، غدیر نبوی گشته فراموش، در فتنه شده باز و سقیفه شده آغاز، عدالت ز جفا خانهنشین، بیدادگری سر به درآورده، مولای دو عالم شده بییاور و در خانه در بسته گرفته ز الم زانوی غم در بر و بر غربت اسلام کشد از دل پر غصه خود آه، که آتش زده با شعله فریاد، درون ارض و سمارا.
- ۰ نظر
- ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۳۷