مجموعه فرهنگی- مذهبی شهید مدرس اصفهان

کانون فرهنگی هنری شهید مدرس
طبقه بندی موضوعی
آخرین دیدگاهها
  • ۱۳ تیر ۹۳، ۱۴:۴۶ - محسن توکلی
    BIG LIKE
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۳، ۱۱:۱۳ - احمد توکلی زاده
    درجه یک
  • ۱۳ فروردين ۹۳، ۱۷:۱۹ - احمد رمضانیان
    عالی...
...ـترین هـــا
دیگـــر
۱۳
آبان
۹۳

قافله اسرا

  • مدیر وب
۰۸
آبان
۹۳

محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته

  • مدیر وب
۰۸
آبان
۹۳
  • مدیر وب
۰۸
آبان
۹۳

کاش سهراب اینگونه می‌گفت:

آب را گِل نکنید...

شاید از دور، علمدار حسین(علیه‌السلام)

مشک طفلان بر دوش،

زخم و خون بر اندام،

می‌رسد تا که از این آب روان،

پر کند مشک تهی، ببرد جرعه آبی برساند به حرم،

تا علی اصغر بی‌شیر رباب،

نفسش تازه شود...

و بخوابد آرام....

Hussain

  • مدیر وب
۲۷
مرداد
۹۳

یک اتفاق ساده مرا بیقرار کرد

یابد نشست و یک غزل تازه کار کرد

در کوچه می گذشتم و پایم به سنگ خورد

سنگی که فکر و ذکر دلم را دچار کرد

از ذهن من گذشت که با سنگ می‌شود

آیا چه کارها که در این روزگار کرد !

با سنگ می شود جلوی سیل را گرفت

طغیان رودهای روان را مهار کرد

یا سنگ روی سنگ نهاد و اتاق ساخت

بی سرپناه ها همه را خانه دار کرد

یا می شود که نام کسی را بر آن نوشت

با ذکر چند فاتحه، سنگ مزار کرد

یا مثل کودکان شد و از روی شیطنت

زد شیشه ای شکست و دوید و فرار کرد

با سنگ مفت می شود اصلا به لطف بخت

گنجشک‌های مفت زیادی شکار کرد

یا می‌شود که سنگ کسی را به سینه زد

جانب از او گرفت و بدان افتخار کرد

یا سنگ روی یخ شد و القصه خویش را

در پیش چشم ناکس و کس شرمسار کرد

ناگاه بی مقدمه آمد به حرف سنگ

اینگونه گفت و سخت مرا بیقرار کرد :

تنها به یک جوان فلسطینی‌ام بده

با من ببین که می‌شود آنگه چه کار کرد!

آقای علی فردوسی

  • مدیر وب
۳۰
تیر
۹۳
فلسطین
فرارو- روز جمعه با شهادت 59 فلسطینی دیگر در حملات دردمنشانه رژیم صهیونیستی علیه غزه، به عنوان خونین ترین روز این جنگ لقب گرفت.
به گزارش فلسطین الیوم، در حملات روز گذشته رژیم صهیوینستی علیه نوارغزه 59 فلسطینی شهید و 430 نفر دیگر زخمی شدند.
این حملات وحشیانه در دوزادهمین روز جنگ همه جانبه علیه غزه باعث شد روز جمعه به عنوان خونین ترین روز جنگ از لحاظ تلفات انسانی لقب بگیرد. 
در همین حال صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) در گزارشی اعلام کرده که طی 13 روزی که ارتش اسراییل حملات خود را علیه نوار غزه آغاز کرده، 59 کودک تاکنون جان خود را از دست داده اند.
 
مدیر اجرایی سازمان یونیسف اعلام کرده است: کودکان بیشترین سنگینی بار خشونت های روزافزون رژیم صهیونیستی در نوار غزه را به دوش می کشند و تاکنون در حملات این رژیم به غزه صدها کودک دیگر زخمی شده اند.
 
 منابع فلسطینی همچنین با اشاره به شهادت 310 فلسطینی در حملات علیه غزه از رسیدن شمار زخمیها به 2500 نفر خبر می دهند. حال برخی از مجروحین نیز وخیم گزارش شده است. عکس های زیر که در خبرگزاری های خارجی اسوشیتدپرس، رویترز و پایگاه تایم و شبکه الجزیره منتشر شده است فاجعه در حال وقوع در غزه را نشان می دهد. گفتنی است دیدن تعداد زیادی از عکس های زیر ممکن است برای برخی مخاطبان بیشتر از اندازه آزاردهنده باشد.
 
مشاهده کامل تصاویر در ادامه مطلب
  • مدیر وب
۳۰
تیر
۹۳

مروری دوباره بر داستان فلسطین و روز قدس

هزاران سال پیش گروهی از کنعانیان از جزیرة العرب به سرزمین فلسطین کوچ کردند و شهری را با نام «یبوس» بنیان نهادند. بعدها این نام به اورسالم ـ یعنی صلح و دوستی ـ تغییر نام یافت.

در واقع اورسالم همان اور شلیم در زبان عبری است که امروزبه شهر قدس اطلاق می گردد.

براساس مدارک تاریخی این شهر در طول تاریخ هفده بار مورد حمله و محاصره قرار گرفت و بارها با خاک یکسان شد. از لحاظ مالکیت نیز شهر اورسالم، قدس یا اورشلیم پانزده قرن در اختیار یبوسیان یا همان کنعانیان، چهار قرن در تسلط بنی اسرائیل، چند قرن در دست ایرانیها، دو قرن در حاکمیت یونان و چهار قرن تحت حکومت رومیان اداره گردید. از این رو روشن است که بنیان قدس و آبادی سرزمین فلسطین از کنعانیان نشأت گرفته است و حافظه تاریخ جایی جز چهار قرن برای بنی اسرائیل باقی نمی گذارد.

از سوی دیگر عهدنامه مسلمین نیز این ماجرا را تأیید می کند که یهودیان در آن دوران به عنوان اتباع و ساکنان رسمی اورشلیم شناخته نمی شدند و از آنان نامی به میان نیامده است.

پس از فتح مسالمت آمیز اورشلیم به دست مسلمانان، نام آن به بیت المقدس تغییر یافت. از آن پس از سال پانزده ه . ق تا سال 1337 ه . ق مطابق با 1917 م جز در مدت یک قرن، همواره بیت المقدس در دایره سرزمینهای اسلامی تعریف می گردید.

فلسطین

صهیونیسم

صهیون در زبان عبری، به معنای آفتابگیر است؛ همچنین نام کوهی در جنوب غربی بیت المقدس می باشد. کوه صهیون بر اساس برخی گفته ها زادگاه و آرامگاه داود پیامبر و جایگاه حکومت سلیمان نبی بود...

  • مدیر وب
۲۲
خرداد
۹۳

اعمال نیمه شعبان

  • مدیر وب
۲۲
خرداد
۹۳

عجل الله فرجه

  • مدیر وب
۲۳
ارديبهشت
۹۳

جایگاه علی علیه السلام

  • مدیر وب
۲۲
ارديبهشت
۹۳

اعتکاف

  • مدیر وب
۱۰
ارديبهشت
۹۳

 داخل گردان شایـعه شــده بـود کـه نمــاز نمی‌خــواند! مرتـضی رو کــرد به مــن و گفت: «پسره انگار نه انگار که خدایی هســت، پیغمبری هســت، قیامتی …، نماز نمی‌خـــونه…» باور نکردم و گفتم : […]


به گـزارش گـروه خاکــریز جبـهه های پایـگاه جـوان انقــلابی ؛ داخل گردان شایـعه شــده بـود کـه نمــاز نمی‌خــواند! مرتـضی رو کــرد به مــن و گفت: «پسره انگار نه انگار که خدایی هســت، پیغمبری هســت، قیامتی …، نماز نمی‌خـــونه…» باور نکردم

  • مدیر وب
۱۰
ارديبهشت
۹۳

روایت خواندنی از فرزندان روح الله در جبهه ها

حاجی انگار که حواسش به هیچ کجا نباشد، مشغول کار خودش بود و یکدفعه پوتین را بلند کرد و لبه آن را به دهان گذاشت و آب داخلش را نوشید


به گـزارش پایـگاه جـوان انقــلابی ؛ محـو سخـنان حـاج همـت بـودم که در صـبحگاه لشـگر با شـور و هیـجان و حـرکات خاص سر و دستـش مشـغول سخــنرانی بود. مثل همیشه آنقدر صحبت های حاجی گیرا بود که کسی به کار دیگری نپردازد. سکوت همه جا را فرا گرفته بود و صدا فقط طنین صدای حاج همت بود و صلوات گاه به گاه بچه ها. تو همین اوضاع پچ پچی توجه  بچه ها را به خود جلب کرد. صدای یکی از بسیجی های کم سن و سال لشگر بود که داشت با یکی از دوستاش صحبت می کرد.

  • مدیر وب
۱۰
ارديبهشت
۹۳

در خاکریز جبهه های فرزندان روح الله چی می گذشت؟

چه خوب است درکنار بازی‌های کامپیوتری والدین امروز، مزه این بازی‌ها را هم به کودکنشان بچشانند

به گــزارش گروه خاکریز جبهه های پایـگاه جوان انقـلابی ؛ بچــه‌های امروز شـاید مزه مـسابقه سیـب‌خوری بدون دســت و یا ماسـت‌خوری و… را نچشیده باشند و‌لی این بازی‌ها قسمتی از شادی‌های دهه شصت بود که حتی در جبهه جنگ هم رزمندگان را شاد می‌کرد. چه خوب است درکنار بازی‌های کامپیوتری والدین امروز، مزه این بازی‌ها را هم به کودکنشان بچشانند

.

javanenghelabi - shohada 14

javanenghelabi - shohada 12

javanenghelabi - shohada 13

  • مدیر وب
۱۰
ارديبهشت
۹۳

بوسه استاد بر دست شاگرد

در راه پله های موسسه بودیم که دیدیم آیت الله مصباح یزدی در حال بالا آمدن از پله ها است. ایشان قبل از انقلاب، استاد مصطفی بود و مصطفی هم به ایشان ارادت قلبی داشت. به محض این که مصطفی به استادش دست داد، آیت الله مصباح خم شد دست مصطفی را بوسید. مصطفی تکانی خورد و رنگش از شرم سفید شد....


به گزارش پایگاه جوان انقلابی ؛  مصطفی ردانی پور، در سال ۱۳۳۷ در اصفهان به دنبا آمد. او در ایام نوجوانی، تحصیلات کلاسیک را رها کرد و به تحصیل علوم حوزوی پرداخت. شهید ردانی پور سال اول طلبگی را در حوزه علمیه اصفهان سپری کرد . پس از آن برای ادامه تحصیل و بهره‌مندی از محضر فضلا و بزرگان راهی شهر قم شد و در مدرسه حقانی به درس خود ادامه داد . مدرسه حقانی در آن زمان بنا به فرموده شهید بهشتی (ره) پذیرای طلابی بود که از جهت اخلاقی ایمانی و تلاش علمی نمونه بودند .پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه شهید ردانی پور با عضویت در شورای فرماندهی سپاه یاسوج فعالیتهای همه جانبه خود را آغاز کرد . مدتی بعد نیز برای مقابله با تحرکات ضدانقلاب در کردستان، راهی این منطقه شد.با شروع جنگ تحمیلی ، شهید ردانی پور به همراه عده‌ای از همرزمان خود از کردستان وارد جنوب شد و با نیروهای اعزامی از اصفهان (سپاه منطقه ۲) که در نزدیکی آبادان جبهه دارخوین مستقر بودند شروع به فعالیت کرد .

   ایشان در کمتر از ۳سال سطوح فرماندهی رزمی را تا سطح قرارگاه طی کرد ، که این مهم ناشی از همت تلاش پشتکار و اخلاص در عمل این شهید عزیز بود. تاسیس لشگر ۱۴ امام حسین(ع) را باید نتیجه همراهی و تلاش های ردانی پور و شهید حسین خرازی دانست .

   ججت الاسلام مصطفی ردانی پور، سرانجام در ۱۵ مرداد ۱۳۶۲، در جریان عملیات والفجر۲ شربت شهادت نوشید.

ـ

javanenghelabi - raddani pourـ

آن چه خواهید خواند، خاطره ای است از آن شهید عزیز :
بعد از یکی از عملیات ها، آقا مصطفی خبر داد که برای زیارت حضرت معصومه(س) و دیدار با علما عازم قم هستیم. به همراه جمع دیگری از فرماندهان جنگ، به قم رفتیم و روز اول پس از زیارت حرم، در جلسه درس اخلاق استاد مظاهری حاضر شدیم. بعد از آن با مصطفی به موسسه ” در راه حق” رفتیم. مصطفی آن جا کاری داشت. در راه پله های موسسه بودیم که دیدیم آیت الله مصباح یزدی در حال بالا آمدن از پله ها است. ایشان قبل از انقلاب، استاد مصطفی بود و مصطفی هم به ایشان ارادت قلبی داشت. به محض این که مصطفی به استادش دست داد، آیت الله مصباح خم شد دست مصطفی را بوسید. مصطفی تکانی خورد و رنگش از شرم سفید شد. آیت الله این قدر سریع این کار را کرد که مصطفی نتوانست هیچ واکنشی نشان بدهد و خشکش زد. بعد از آن مصافحه شد و خدمت استادش عرض ادب نمود. آیت الله مصباح دست شاگردی را بوسید که درس و بحث را رها کرده و به میادین جهاد رفته بود. این عمل آیت الله معنای زیادی داشت.

ـ

javanenghelabi -  mesbah 2

  • مدیر وب
۱۰
ارديبهشت
۹۳

سفر اشتون به اصفهان بهانه ای شده است تا مادر ۳ شهـید اصفهانی برای وی نامه ای بنویسد و وی را مورد خطاب قرار دهد.


به گزارش پایگاه جوان انقلابی ؛ حاجیه خانم بحرینیان خواهر و مادر شهید اصفهانی که برادر و ۳ فرزندش را برای آبیـاری و حفظ نهـال انقلاب و لبیـک به فرمان امام خمـینی فــدا کرده، نامه ای را به مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا نگاشته است که مطالعه آن حقایق سنگینی را به خاطر مدعیان حقوق بشر می آورد.
در ادامه متن این نامه آمده است :

سرکار خانم اشتون!
سلام علیکم

به رسم اینکه میهمانید به شما خوش آمد می گویم، اما از تعارفات می گذرم و سر اصل مطلب می روم؛

خانم اشتون من به نمایندگی از تمام مادرانی که فرزندان برومند خود را در دفاع مقدس و انقلاب خویش از دست داده اند، این چند خط را برای شما می نویسم. مادرانی که هنوز که هنوز است، بسیاری شان چشم انتظار یافتن نشانه ای یا گرفتن خبری از جگرگوشه شان هستند.

خانم اشتـون!
شما به شهری پا گذاشته اید که در هر محله و کوچه اش یادگاری از جنگ با عراق دارد. شما به سرزمینی آمده اید که شهدایش کماکان در آسمان ایران می درخشند. ای کاش در کنار بازدیدهای تفریحی خود، سری هم به گلستان شهدای اصفهان می زدید. ای کاش به گلستان شهدا می رفتید و می دید که حمایت های بی دریغ کشورهایی که شما به نمایندگی از آن به ایران سفر کرده اید چه بر سر جوان ها و فرزندان این کشور آورده است. کاش می رفتید و نگاهی به سنگ قبرها می کردید و سن های آن ها را می دید. ۱۶، ۱۵، ۱۴، ۱۳ سال!

نمی دانم زمانی که کشورهای متبوع شما به صدام حسین، سلاح و بمب شیمیایی می دادند، شما کجا مشغول فعالیت بودید، اما ای کاش سری هم به جانبازان شیمیایی می زدید تا کاردستی آمریکا و اروپا تان را از نزدیک ببینید.

خانم اشتـون!
آیا میدانید از دست دادن فرزند چه ضربه سنگینی برای یک مادر است؟ ولی شاید به خود اجازه نداده اید که بدانید در ایران مادران زیادی هستند که سه یا چهار یا بیشتر فرزندان خود را در راه خدا و به فرمان امام خمینی ( ره ) فدا کرده اند تا نگذارند دوًلت صدام حسین و حمایت های آمریکا و اروپا ضربه ایی به اسلام و انقلاب و ایران وارد کنند و بدانید اگر دوباره میدان جنگی فراهم شود و همه دنیا در برابر ایران اسلامی قد بکشند، باز هم با تمام توان و به ندای حضرت امام خامنه ای لبیک میگوئیم و دهان استکبار از نوع اروپا و آمریکا و … را خواهیم بست.

ـ

javanenghelabi - ashtonb25ـ

خانم اشتـون!
شنیدم در ایران دم از حقوق بشر زده اید و با فعالان زن دیدار داشته اید! خوب است ولی کدام حقوق بشر؟! اگر منظورتان حقوق بشری است که شما میگوئید و در آن انسان ها را قتل عام می کنند و سر می برند و جگرشان را می خورند، باید بگویم این حقوق بشر ارزانی خودتان و اگر منظورتان کرامت نفس بشری، نوع دوستی و صلح بین جوامع است، باید گفت ایران و ایرانی استاد، معلم و مبلغ این حقوق بشر است و باید خود را دانش آموز این کلاس بدانید. ما طعم حقوق بشر شما و رهبرانتان را با تمام وجودمان حس کرده ایم. فرزندان به خاک خفته من و دیگر مادران این سرزمین گواه خوبی برای حقوق بشر شما هستند.

خانم اشتـون!
از دیدار با فعالین زن گفته اید. شما با کدام فعالین زن دیدار کرده اید را نمی دانم، اما زنان این سرزمین کسانی هستند که ۸ سال تمام جگرگوشه هاشان را به میدان فرستادند تا به فرمان امام خود لبیک گفته باشند. زنان این سرزمین مادرانی هستند که بعد از ۳۰ سال که از پسر خود تنها یک پلاک به دستشان می رسد، زیر تابوت خالی پسر را می گیرد و می گوید هرچه دارم فدای انقلاب و رهبرم.

خانم اشتـون!
در پایان باز می گویم که ای کاش سری هم به مزار شهدای ما می زدید، چراکه در این صورت معنی این جمله آخر مرا بهتر درک می کردید؛

ما همچنان برای سربازی در راه رهبرمان آماده ایم، نه عقب نشسته ایم و نه دشمنی ها و خصومت هایتان را فراموش کرده ایم، روزی که فرمان برسد، چنان در برابرتان خواهیم ایستاد که تاریخ بدر و عاشورایی دیگر را در صفحه خود ثبت کند.

با احترام
صدیقه سادات بحرینیان
مادر شهیدان محمد، اکبر و ابالفضل فخفوری
خواهر شهید سیدرضا بحرینیان

  • مدیر وب
۱۰
ارديبهشت
۹۳

امر به معروف به شیوه سرداران حضرت روح الله (ره)

ماجرای برخورد شهیدچمران با رضاسگه!

حجـت الاسـلام داسـتانپور در یکی از سخـنرانی هایش ماجـرای عبـرت انگیزی از برخورد شهید چمران با یکی از گنده لات های مشهـد بیـان می کـند.


به گزارش پایگاه جـوان انقـلابی ؛ متن این خاطـره بدیـن شـرح اسـت :

هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!!

یک روز داشـت می رفـت سمـت کوهسنگی برای دعوا(!) و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه.

شهید چمـران از ماشیـن پیاده شد و دست اونو گرفت و گفـت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“

رضا گفت : بَروبچه ها که اینجور میگن…..!!!

چمران بهش گفت : اگه مردی بیا بریم جبهه!!

به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه……!

مدتی بعد….

شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد….!

چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“

رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود!

وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:

”آهای کچل با تو ام…..! “

یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“

رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!

چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید…..!“

(چمران و آقا رضا تنها تو سنگر:)

رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!!

شهید چمران: چرا؟!

رضـا: مـن یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده….!

تا حالا نـشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه…..

شهید چمـران: اشتباه فکر می کنی…..! یکی اون بالاست که هر چی بهش بَدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!

هِی آبـرو بهم میده…..

تو هم یکـیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده…..!

منم با خـودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم…..! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!

رضا جا خورد!….

… رفت و تو سنگر نشست.

آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد!

تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟؟

اذان شد.

رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضـو گرفت.

… سر نماز، موقـع قنـوت صدای گـریش بلند شد!!!!

وسط نماز، صدای سوت خمـپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد…..

رضارو خدا واسـه خودش جدا کرد……! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش)

یه توبه و نمـاز واقعی…

ـ

javanenghelabi - chamran

  • مدیر وب
۱۰
ارديبهشت
۹۳

دیدار حاتمی‌کیا با امام خامنه ای

ابراهیـم حاتـمی کیا گفـت: مقـام معـظم رهـبری با روی باز و چهـره‌ای بشـاش از فیلم تعریف کردند و گفتند همان چمرانی بود که من می‌شناختم.

به گزارش پایگاه جـوان انقـلابی ؛ ابراهـیم حـاتمی کیـا، کارگردان فیلم سیـنمای “چ” در هـمایش تـصویر قلم به مناسبت ایام سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی با عنوان “ردیابی اندیشه‌های سیدشهیدان اهل قلم”، ضمن گرامیداشت یاد شهید آوینی به نظرسنجی منتشر شده در خصوص محبوب‌ترین فیلم‌سازان و همچنین دیدار روز یکشنبه خود با مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: پریروز روز بسیار خوبی برای من بود اول آنکه به من خبر دادند باید خدمت مقام معظم رهبری برسم و دوم خبری بود در مورد نظرسنجی ارشاد که خوشحال‌کننده بود. وقتی خدمت آقا رسیدیم ایشان با روی باز و چهره‌ای بشاش از فیلم تعریف کردند و گفتند همان چمرانی بود که من می‌شناختم.

وی افزود: خوشحالم که نگاه مردم نسبت به فیلم سینمایی “چ” با نظر برخی از منتقدان پشت کامپیوترنشین متفاوت است.

  • مدیر وب